با فعال سازي تلفن همراه، مي توانيد بدون اتصال به اينترنت و از طريق پيامک اقدام به ارسال پيام عمومي و نظر در پارسي يار نماييد.
براي ارسال پيام به پارسي يار، کافيست + در ابتداي پيامک بگذاريد و متن مورد نظر خود را وارد نماييد و به شماره 3000226060 ارسال نماييد.
براي ارسال نظر برای آخرين پيامي که با پيامک به پارسي يار فرستاه ايد، کافيست ++ در ابتداي پيامک بگذاريد و متن مورد نظر خود را وارد نماييد و به شماره 3000226060 ارسال نماييد.
در ازاي ارسال هر پيامک براي پارسي يار مبلغ 130 ريال از اعتبار کاربري شما کسر خواهد شد.
براي بارگذاري فايلهاي رسانه اي اينجا را کليک کنيد.
در بخش آدرس رسانه، کليه آدرسهاي تصويري، آدرسهاي صوتي با فرمت mp3، wav، wma، mid و آدرسهاي فيلم با فرمت mp4، wmv، 3gp، 3gpp، avi، mov، flv و آدرسهاي فلش با پسوند swf پشتيباني مي شود.
همچنين کليپهاي مربوط به سايت آپارات، با لينک مستقيم آن کليپ پشتيباني مي شود.
توجه : برچسب هاي زير در متن ارسالي شما قابل استفاده است. در حين ارسال پيام براي
هر کاربر، داده مربوط به آن کاربر جايگزين اين بر چسب ها مي شود.
*pb:BlogNic* : عنوان کاربر در پارسي يار
*pb:BlogAuthor* : نام و نام خانوادگي مدير وبلاگ
*pb:BlogTitle* : عنوان وبلاگ
*pb:BlogUrl* : آدرس کامل وبلاگ
گزينه ها:
هر گزينه بايد در يک سطر مستقل قرار گيرد. گزينه ها با کليد Enter جدا شوند.
براي هر پيام حداقل دو و حداکثر ده گزينه قابل تعيين است.
+بچه ها سر کلاس گير دادن که آقا داستان قوم لوط چيه؟
هدفشون رو ميدونستم!
من: حضرت ابراهيم يه پسرخاله اي داشت به اسم لوط
مامور هدايت قوم گناهکاري شد.
اون قوم حرفش رو گوش نکردن و عذاب الهي نابودشون کرد:)
بچه ها: آقا صدا سيما هم اينجوري سانسور نميکنه:)
{a h=roozayebarani} Baran {/a} ابتدايين فقط در ابعاد بزرگتر:) - معلمانه2
+بي رحم ترين حشره دنيــا حشره دعا خوان ماده است ؟ هنگامي که حشـــره ماده
از همسرش باردار مي شود، به آن نيش مي زند و همسر نيمه جان پس از جفتگيري
غذاي لذيـذي براي حشـره ماده ميشود !
+زلف آشفته و خوي کرده و غران لب و مست/ پيرهن چاک و رجز خوان و چماقش در دست
نرگسش عربده جوي و لبش افسوس کنان/ لنگ ظهر آمد و به بالين من بنشست
سر فراگوش من آورد به آواز بلند/ گفت: کاي شوهر تنبل من خوابت هست؟
شوهري را که چنين دبه و کفگير دهند/ کافر عشق بود گر نشود خانه پرست!
برو اي همسر و بر دَرد کشان خرده مگير/ که ندادند به ما ماله جز اين روز الست!
+سر کلاس دانش آموز از کيفش ميوه درآوردبخوره
معمولا با خوراکي خوردن بچه ها سر کلاس،اگر نظم رو به هم نزنه مشکلي ندارم
فقط گاهي براي شوخي ميوه هاشونو ميگيرم.
پرتقال رو از دانش آموز گرفتم و مشغول بوکردن پرتقال بودم.
بوي پرتقال ديوونه کنندس اگر که شاعر باشي!
بچه ها:آقا بخورش ديگه:)
من:بوي پرتقال رو بيشتر دوست دارم:)
دانش آموز: آقا بيا معامله! پرتقال رو پوست بکنيم شما پوستش رو بو کن منم ميوش رو بخورم:)
+با تاکسي از سر چهل و پنج متري ميومدم سمت گلزار
تو چهارمردون بوديم
گوشي راننده زنگ خورد.
بعد از يه کم قربون صدقه گفت: تو چهل پنج متريم الان چندتا مسافر بزنم ميام!
خواستم بلند بگم: دروغ ميگه تو چهارمردونه 4تا هم مسافر داره:)
.
.
خب داداش من مگه مجبوري دروغ بگي:)
عادت کرده مسافر نداشته باشه و توي چهل و پنج متري باشه:) - انديشه نگار
چارمردون و 45متري خيلي توفير ندارن ولي خب از بابت مسافرها حق با شماست:دي - پيام رهايي
+*من امام جماعت جهنمي ام!*
هر وقت هيشکي نيست ميگن جهنم، عمو تو وايسا امام جماعت!
.
.
امروز صبح دير از خواب بيدار شدم...دقيقا هفت و سي و شش ديقه
و بايد يک ربع به هشت مي رفتم سر کلاس!
خدا رو شکر خونه مادرم بودم که تا مدرسه سه ديقه بيشتر راه نيست.
سريع دست و صورتم رو شستم و لباس پوشيدم و رفتم.
به خاطر عجله وضو نگرفتم
تو مدرسه هم وضو نگرفتم...
مدرسه امام جماعتش نيومد و من وايسادم. توي سلام نماز ظهر يادم افتاد که اي بابا من که وضو نداشتم! بعد نماز پا شدم رو به بچه ها و همکارايي که بودن با خنده جريان رو گفتم و عذر خواهي کردم:) - معلمانه2
+سر کلاس داشتم درس مي دادم.
آخر کلاس همهمه و خنده شد.
گفتم: ته کلاس چه خبره؟
گفتن: آقا بيا ببين:)
رفتم ديدم اين مارمولک خوشگل از سقف افتاده رو لباس دانش آموز:)
+تازه استخدام شده بودم و شهرستان تنها زندگي مي کردم.
روز جمعه اي هوس ابگوشت کردم.
رفتم گوشت گرفتم و آوردم و آبگوشت رو بار گذاشتم.
رفتم نماز و برگشتم.
خواستم بخورم گوشتش نپخته بود.
ظهر آبگوشت بدون گوشت خوردم و گذاشتم تا شب بپزه!
باز هم نپخته بود!
شامم آبگوشت بدون گوشت خوردم!
و گوشت رو فردا شب کباب کردم:)
بازم نپخت:دي
{a h=moallemaneh2}2معلمانه{/a} خدايي اينو که خوندم شعر از شما نيست يه لحظه از خنده نابود شدم... خب از اول اسم نويسنده رو بنويسيد انقد آدم رو ذوق زده نکنيد.... ولي بازم ممنونم به خاطر شعر قشنگ که پست کرديد - خانم مهندس
+مي داني
غم مبهم چيست؟
ناراحتي
دليلش را نمي داني
بي حوصله اي
نمي داني چرا؟
بي آرام و قراري
بي دليل
غم مبهم
ذره ذره جانت را ميخورد
بي آن که کاري بتواني بکني
بله ميدانيم :) ميگن وقتي خدا با بندهاش کار داره يه غمي به دلش ميندازه که ياد خدا بيفته. اينطوري شنيدم. درست و غلطشو نميدونم. وقتي همينجوري بيعلت احساس غم ميکنيم شايد خدا باهامون کار داره. شايدم نه ولي مگه جاي ديگهاي هم داريم بريم و درباره غم پنهاني که علتشو نميدونيم حرف بزنيم و مرحم بگيريم؟! - .: ام فاطمه :.