پيام
+
از سه شنبه بازار بر ميگشتم...رعد و برق هاي شديدي ميزد.
وارد حياط مجتمع که شدم ديدم يکي از بچه ها داره زير بارون و رعد و برق سرسره بازي ميکنه
مادرش هم اون طرف روي صندلي نشسته بود و سرش تو گوشي بود.
تا منو ديد سلام کرد. جوابشو دادم و گفتم: عمو جان الان رعد و برق ميزنه بالاي سرسره نرو خطرناکه!
مادرش سرش رو بالا آورد و صدا زد: مهدي بيا لباست خيس ميشه!
گفتم: خيس شدنش هيچي، رعد و برق خطرناکه!

غزل صداقت
97/7/23
معلمانه2
ديگه روم نشد به خودشم بگم خانم خودتم رو صندلي فلزي نشين! پاشو برو خونت!
معلمانه2
چند روز پيش جايي خوندم در شرايط صاعقه گوشي موبايل که آنتنش فعال باشه مثل يک دکل فلزي چهل متري خطرناکه!
هما بانو
:) :)
عشقستان اسماعيل
{a h=moallemaneh2}2معلمانه{/a} بعله گو گوش شنوا
غزل صداقت
اونجا هم فضاي باز..